سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کمی تا قسمتی شوخـی .....

صفحه خانگی پارسی یار درباره

می شود با یه نگاه عاشق شد ...

    نظر

می شود با یک نگاه عاشق شد

از طلوع شهر رویاها خارج شد

می شود با یک نگاه شکوفا شد

از جاده آرزوها فارغ شد

می شود زندگی را از سر گرفت

با گلهای کوچه رازقی  امید گرفت

می شود با یک نگاه به دل امید داد

از باغ آرزوها زندگی را فرا خواند

می شود با گل آلاله همراه شد

با پرواز پرنده همسفر شد

می شود با آن یک نگاه لبخند گل را دید

آن یک نگاه را در باغچه دل دید

می شود با یک نگاه جادوی عشق شد

از دنیای خیالی خارج شد

می شود آری می شود فقط کافیست پنجره دل را گشود

......( با تشکر از نازنین )........

 


چند تا تیکه رومانتیک....

قلب پسرها مانند پارکینگی است که هیچ وقت تابلوی ظرفیت تکمیل بر ان دیده نمی شود و اما قلب دختر ها مانند فرودگاهی است که مدت ماندن یک هواپیما در ان بستگی به فرود هواپیمای بعدی دارد

جای دسته گلی که فردا بر سر قبرم می گذاری امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن. به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم نثار میکنی امروز با تبسمی شادم کن. به جای متنهای تسلیت گونه که فردا در روزنامه ها مینویسی امروز با پیامی کوچک خوشحالم کن من امروز به تو احتیاج دارم نه فردا

شنبه: با نگاهی عاشقانه مست شدم! یکشنبه: به او گفتم گرفتارت شدم. دوشنبه: همچو لیلی عاشق صحرا شدم! سه شنبه: بی وفایی کرد و من گریان شدم. چهارشنبه: اسیر هجرانش شدم. پنج شنبه: او رفت و من درعاشقی فانی شدم! جمعه: بی او تنها شدم و از تنهایی مردم



تلخی دنیا شیرینی آخرت را به دنبال دارد و شیرینی دنیا تلخی اخرت را در پی دارد



اگر روزی مردم ، تابوتم را سیاه کنید تا همه بدانند سیاه بخت بودم بر روی سینه ام تکه یخی بگذارید تا به جایه معشوقم برایم گریه کند ... چشمانم را باز بگذارید تا همه بدانند چشم انتظار معشوقم بودم ... و آخر اینکه دستانم را ببندید تا همه بدانند خواستم ولی نتوانستم ............



غروب شد گل آفتابگردون به دنبال خورشید می گشت ناگهان ستاره ای چشمک زد گل آفتابگردون سرش و پایین انداخت آری گلها هیچ وقت خیانت نمی کنند



مجنون روزی در دشت سگی بدید، او را بنواخت و بدو شاد گشت، گفتندش: چرا بدین سگ شاد شدی؟ گفت که روزی به کوی لیلی گذشته است. من آ نکس را چو چشم خویش دارم که چشمش دیده باشد روی یارم



به دنبال کسی باش که تو را به خاطر زیبایی های وجودت زیبا خطاب کند نه به خاطر جذابیتهای ظاهریت



عشق چیست؟ چون به دریا رسیدند گفت : طوفانی شدن/ ابر

جوابشان داد : باریدن /تا از درخت پرسیدند گفت : خشکیدن /زمانی که کوه

را دیدند گفت : آتشفشان گشتن /آتش گفت: خاکستر شدن /و انسان گفت : عشق یعنی

طوفانی شدن وباریدن سپس خشکیدن وسوختن ودرنهایت خاکستر شدن



هیچوقت تو این دنیا دل به کسی نبند چون این اینقدر این دنیا کوچیکه که توش 2 تا دل جا نمیشن ولی اگر دل بستی هیچوقت ازش جدا نشو چون این دنیا اینقدر بزرگه که دیگه پیداش نمی کنی

سلام....چه خبر..؟شرمنده کردین...!

    نظر

سلام..چه خبر ..؟

بابا   دمتون گرم …ما رو شرمنده کردین…!

امروز که وارد   وبلاگم شدم  جون تو  دهنم وا موند …کف کردم….!

نمی دو نم این  همه    بازدید ازکجا   اومده….؟

نمی دونم چه جوری  به  این     همه نظراتتون    جواب بدم…؟

با با   یه   کم   بیشتر    به   ما   سربزنید…!

نا  سلامتی   ما    پدیده هستیم  ….ها….

هفته ای چند  بار   به  روز   میشیم …ها …!

وبلاگمون هرچی   باشه  …از این در پیتی ها..که بهتره…که سال تا سال آپ نمیشن ….!..خداییش  ها….!

ما که رفتیم ..ولی یکی ..دو  روز دیگه میام…!

جون تو   دفعه    بعد    ما  رو    غافل  گیر    نکنید ها…؟